وبسایت شخصی پرویز درگی معلم بازاریابی

27 تیر
admin لایک 0 دیدگاه

ماجرای یک ذهن داستان پرداز؛ آشنایی با هوش روایی در کسب و کار


 

"داستان یعنی یک آدم، چند واقعه، کمی احساس.
یعنی در اندوه آن مرد، در سکوت این زن.
داستان یعنی فریاد آدمها در خاموشی کلمات.
یعنی سکوت آدم‌ها در هیاهوی کلمات ...
داستان ....
یعنی تلاش برای ساده کردن پیچیده‌ترین فلسفه‌ها ...
یعنی" بعد چی شد؟ "یعنی" حالا چه میشود؟"...
یعنی بهانه‌ای برای گفتن حرفهای ناگفتنی به کسی که میخواهیم با او حرف بزنیم اما بلد نیستیم ...
داستان یعنی گفتن میلیونها حرف در چند کلمه، چند نقطه، چند سکوت، ...
داستان یعنی من، یعنی تو، یعنی او ..."
*برگرفته از آثار مصطفی مستور


ارنست همینگوی را میتوان سرشناس‌ترین نویسنده قرن بیستم دانست. به قول عباس معروفی، نویسنده‌ی شهیر ایرانی، همینگوی به قصد کشت داستان می نوشت، و آنچنان اثر خود را چونان کودکی با دلسوزی و از خود گذشتگی پرورش میداد که گویی قصد جان خود را کرده باشد. از نظر همینگوی داستان به معنای کشف و شهود است، لذا یک داستان گوی خوب به جای توصیف ماجرا به ابداع دست میزند و طرحی نو در می‌اندازد. داستان‌گویی موجب شکوفایی ذهن میشود و از سویی احاطه‌ی کامل قصه‌گو به داستان و نقل روایتی زیبا موجب ماندگاری قصه در ذهن شنونده میگردد. لذا داستان‌ها ابزاری قدرتمند در جهت اقناع و تعامل با مخاطبان هستند.

داستان‌سرایی کهن‌ترین شکل ادبیات شفاهی است. هزاران سال است که ادبیات شفاهی به صورت قصه‌گویی رواج دارد و بخشی حیاتی از جوامع بشری به شمار می‌رود. قصه ابزاری برای پیوند دادن جوامع و سازمان دهنده و تقویت کننده ذهنیات، احساسات، اعتقادات و رفتارهای مردم است.
بی‌تکلف بودن داستانها، آنها را به بخشی از عناصر سازنده‌ی تجربه بشری مبدل ساخته است. داستانها روایت جریان زندگی هستند و آمیخته‌ای جذاب از عناصر خیال، واقعیت، خلاقیت و احساس به شمار میروند، لذا در اقناع بشر بسیار کارسازند.
داستانها و ویژگی‌های بی بدیل آنها موجب شده تا اهالی کسب و کار نیز به اهمیت کاربرد آنها واقف باشند. موفق‌ترین سخنرانان و یا فروشندگان آنهایی هستند که قادرند مخاطبان خود را همزمان با واقعیات منطقی و نیز جاذبه‌های احساسی درگیر کنند. داستان گویی از بهترین شیوه‌ها برای جلب توجه هیجانی مخاطبان است. داستانها قادرند مفاهیم را قابل درک و به یاد ماندنی کنند. تجارب کارمندان، تجارب سازمان در انجام پروژه‌ها، و نیز تجارب مشتریان از جمله مهمترین منابع تهیه‌ی داستان کسب و کار به شمار میروند.
نمونه موردی، داستان اسباب بازی، روایتی جهانی از برندی جهانی بنام لگو
لگو نامی شناخته شده در صنعت اسباب بازی است. این کمپانی اسطوره‌ای تولید اسباب بازی چندی پیش و به مناسبت تولد 80 سالگی خود یک انیمیشن 17 دقیقه‌ای را ارائه کرد که روایت گر داستان پرفراز و فرود لگو بود. داستان از زندگی مشقت‌بار اُله کرک کریستسانسن، بنیان‌گزار لگو آغاز میشود، نجاری گرفتار که به تازگی همسر خود را نیز بر اثر بیماری از دست داده است. او کار خود را با ساخت اسباب بازی چوبی برای چهار فرزندش آغاز میکند تا بلکه اندکی در فراغ مادر سرگرم شوند. این کسب و کار نوپا رفته رفته رشد میکند تا اینکه اتاق محقر نجاری به کارخانه‌ای بزرگ تبدیل میشود. اما نقطه اوج داستان جایی است که تمام کارخانه در دوران سیاه جنگ جهانی بر اثر آتش سوزی خاکستر میشود، ولی باز مثل ققنوسی بلندپرواز از میان خاکسترها حیاتی دوباره می‌یابد تا اینکه امروز به یکی از بزرگترین تولیدکنندگان اسباب و لوازم سرگرمی کودکان و حتی بزرگسالان تبدیل شده است. این فیلم داستانی در مدتی بسیار اندک مثل ویروس منتشر میشد و دست به دست میچرخید.

داستانها موجب میشوند که مخاطبان پیام ما را با سرعت و کیفیت بهتری درک کنند، لذا اهمیتی وافر در کسب و کار و بازاریابی دارند. میتوان به نمونه‌های موفق بسیاری در حوزه‌ی روایت گویی در حوزه‌های مرتبط با کسب و کار اشاره کرد. بیلی کانولی از جمله مطرح‌ترین کمدین‌های کهنه‌کار انگلیسی، عمده‌ی موفقیت خود را مرهون روایت‌هایی میداند که در هنگام نمایش خلق میکرد. مخاطبان از داستانهای او یاد میگرفتند که چگونه در شرایط بغرنج میتوان همچنان شاد بود و امید داشت. کانولی به راحتی قادر بود تا با ابزار داستان با  مخاطبان خود ارتباط عاطفی برقرار کند و روی آنها اثر گذار باشد. آدولف هیتلر پیشوای جانی آلمان توانست با نقل رویاپردازانه‌ی آینده‌ی آلمان و ترسیم دنیای آینده، احساس وطن‌پرستی را درون آلمانی‌ها تحریک کند و آنها را با خود همراه سازد. باب گلدوف دیگر فردی بود که توانست با ابزار داستان‌گویی، جنبه‌ی دیگری از کمکهای انسان دوستانه و خیرخواهانه را به جهانیان نشان دهد. در کنسرتی با حضور خوانندگان و نوازندگان مطرح که با هدف جمع‌آوری پول برای گرسنگان آفریقا برگزار شد، ویدئویی داستانی بمنظور روایت زندگی فقرای قاره سیاه به نمایش درآمد. این ویدئو ارتباط احساسی عمیقی را میان مخاطبان ایجاد نمود و توانست سرآغاز اتفاقات خجسته در امور انسان دوستانه باشد، ضمن آنکه آگاهی عمومی نسبت به  فقر جهانی را ارتقاء بخشید.
دلیل اثربخش بودن تکنیک‌های داستان گویی به ویژه در کسب و کار این است که ما داستانی می‌اندیشیم، داستانی رویاپردازی میکنیم، و داستان گونه برنامه‌ریزی میکنیم و بسیاری از احساسات خود را در این داستانها سرمایه‌گذاری میکنیم. در مدرسه و خانه نیز برای آموختن و اجتماعی شدن برایمان داستان تعریف میکنند.
دانش به صورت تاریخی نسل به نسل و سینه به سینه در قالب افسانه‌ها و اسطوره‌ها انتقال یافته و این هنر یعنی "هوشمندی روایتی" امروزه توسط بسیاری از رهبران و مدیران برجسته در جهت الهام بخشی، مدیریت تغییر و تحول، و انتقال چشم‌اندازها و رسالت سازمان به کار میرود. ایجاد روابط حسنه با سایرین از جمله ملزومات مدیریت است و استفاده از داستان‌ها عاملی اثربخش در این فرآیند است. نتایج مطالعات حاکی از آن است که داستانها به نسبت تحلیلهای منطقی از قدرت اقناع بالاتری برخوردارند، ضمن آنکه وقتی اطلاعات در قالب داستانها انتقال می‌یابد، بیشتر به ذهن سپرده میشود و در لایه‌های درونی ذهن نفوذ میکند.
استیو دنینگ در کتاب تحسین شده‌ی خود، «زبان پنهان رهبری کسب و کار»، مفهوم هوش روایی را مطرح ساخت. از نظر او داستان گویی جاده‌ای یک طرفه است: "داستان گو روایتی را نقل میکند و مخاطب آن را میشنود". اما به کارگیری ماهرانه روایت و بهره‌گیری از هوش روایی موجب ایجاد رابطه‌ای تعاملی و دو‌جانبه با مخاطبان میشود. مدیران موفق نه تنها در داستان‌گویی مهارت دارند بلکه دارای هوش روایی سرشاری هستند. علی‌القاعده، نخستین کارکرد داستان گویی در ارتباطات، به مقوله‌ی ایجاد تغییرات برمیگردد. لذا داستان‌ها ابزاری توانمند در مدیریت تغییرات هستند.
زندگی بشر متشکل از مجموعه‌ای از داستانهای تلخ و شیرین است، او تصمیمات خود را نیز در شکل داستانها اتخاذ میکند. بنابراین مقصود از هوش روایتی توانایی افراد در تفکر داستانی در خصوص پدیده‌های مختلف است.
هوش روایتی چیست؟
هوش روایتی (Narrative Intelligence) به معنای توانایی افراد در مشاهده، درک، دانستن، فکر کردن، و احساس تجارب و تاثیرگذاری بر وقایع حقیقی از طریق ابزار داستان است.
هوش روایی شامل:
•    توانایی در سازماندهی تجارب و ایده‌ها با استفاده از داستانها و الگوهای روایی
•    توانایی درک بهتر پدیده‌ها در قالب داستانی و گاه عدم توانایی در درک مفاهیمی که به صورت داستانی روایت نمیشوند.
•    قابلیت درک اهمیت زمینه، شخصیت‌ها و پیشینه داستان
•    توانایی درک یا تصور داستان افراد، اشیاء، مکانها، و بطور کلی درک اینکه پدیده‌ها از کجا آمده‌اند، چه سرنوشتی داشته‌اند و به کجا میروند
•    کنجکاوی در خصوص سرگذشت پدیده‌ها و داستان نهفته در آنها و توانایی در کشف این داستانها
•    تمایل به ساخت و پرداخت داستانهای خیالی و یا باور پذیر با هدف تشریح مفاهیم
•    توانایی ایجاد حافظه داستانی و توانایی در دسترسی به این حافظه در مواقع لزوم و جهت انتقال معانی
•    توانایی استخراج و توصیف داستان گونه‌ی سرگذشت خود یا دیگری
•    توانایی در یادآوری رویدادها
•    توانایی در سناریو سازی که میتوان از آنها در برنامه‌های آموزشی بهره برد
•    توانایی در استفاده از داستانها به عنوان یک ابزار تقویت حافظه (برای مثال برخی افراد شماره تلفنهای مختلف را با داستان‌سازی و یا در قالب واژه‌های موزون به خاطر میسپارند ).
•    توانایی ساخت داستان در خصوص چند پدیده‌ی تصادفی
•    عشق به داستان و ...
ما از شنیدن و تکرار داستانها لذت میبریم. خواه این داستان را از زبان مادر بزرگ خود بشنویم و یا از زبان یک برند تجاری، داستانها را میتوان در جهت:
•    ارسال پیامی به یاد ماندنی
•    جلب توجه
•    اعتبار سازی
•    نزدیک کردن اعضاء گروه
•    و ایجاد همدلی به کار برد.
راجر شانگ در کتاب "به من داستان بگو؛ روایت گویی و هوش" به نقش داستان‌گویی در هدایت رفتاری اشاره میکند. و بیان میکند که شنوندگان داستانی را که میشنوند و پیام آن را از آن خود میکنند و مفهوم پیام را درونی سازی میکنند. این گفته نشانگر اهمیت داستانها در ایجاد نظام ارزشی افراد است.
مهارت یافتن در روایت‌گویی و تقویت هوش روایی شامل مراحل زیر است:
•    در نظر گرفتن تجارب قبلی مخاطبان
•    درک مفاهیم و معانی این تجارت
•    و در نهایت ارسال پیام‌های کلیدی با استفاده از قالب داستانی.
داستانها را میتوان در برنامه‌های جانشین‌پروری و یا اجتماعی سازی کارکنان و نیز برنامه‌های ارتباطی با مشتریان به کار گرفت، و ارزشها و اولویت‌ها را به صورتی بیادماندنی انتقال داد، دانسته‌ها را به اشتراک گذاشت و رفتارهای مطلوب را تشویق و پررنگ کرد.



سبز باشید

درباره وبلاگ
من نوشتن را دوست دارم هر روز می نویسم .با بنیان گذاری TMBA و زیر مجموعه های آن شامل : آموزشگاه بازارسازان،شرکت نوربیز، کانون تبلیغاتی ضمیر بازار، مجله بازار یاب بازارساز، مجله TMBA، انتشارت بازاریابی، فروشگاه کتاب، دپارتمان مشاوره، دپارتمان تحقیقات بازاریابی و... سعی کرده ام با همراهی همکارن صمیمی در نهایت توان در خدمتگزاری به جامعه کار و کسب ایران بکوشم.