آنچه مدیران معاصر باید از اشتباهات مدیران گذشته بیاموزند
"باید لغت غیرممکن را از فرهنگ واژگان محو کرد." ناپلئون بناپارت
ناپلئون بناپارت در سال 1769 و در خانوادهی پرجمعیت در یکی از جزایر دریای مدیترانه پا به جهان گذاشت. ناپلئون در قامت نخستین امپراطور فرانسه در فاصله سالهای 1804 تا 1815 بر این کشور حکمرانی کرد. او نقش بسزایی در تاریخ ایفا کرد. فرزند چهارم از 11 فرزند یک خانواده معمولی بود و بعدها وارد دانشگاه نظامی شد تا بهعنوان افسر توپخانه تعلیم ببیند. ناپلئون در گیرودار منازعات سلطنتطلبها و هواداران انقلاب، موضع روشنی نداشت، اما پس از وقوع انقلاب کبیر فرانسه، پلههای ترقی را طی کرد و در جنگهای متعدد، سرفرماندهی ارتش فرانسه را عهدهدار شد. وی پس از انجام یک کودتا، موقعیت خود را به عنوان قدرتمندترین مرد فرانسه تثبیت کرد و 5 سال بعد به جایگاه امپراطوری فرانسه دستیافت. او پس از رسیدن به این مقام، با بسیاری از دول اروپایی وارد جنگ شد و به پیروزیهای چشمگیری دستیافت. بهگونهای که فرانسه را به عنوان قدرت غالب منطقه به جهانیان معرفی کرد. تاکتیکهای نظامی ناپلئون بهگونهای بود که میتوانست ارتش کمتعداد فرانسه را بر ارتش قدرتمند و پرتعداد دشمن پیروز کند. بههمیندلیل استراتژیهای او تا به امروز نیز در دانشگاههای علوم نظامی تدریس میشوند. ناپلئون به سرجوخه کوچک ملقب بود اما تأثیرات بزرگی در تاریخ گذاشت. او سرداری بزرگ و سیاستمداری کارآزموده و آگاه بود که در عین حال جاهطلبی، رفتار منصفانهای با مردم داشت. به گونهای که به عنوان یکی از 23 شخصیت برجسته جهان در امر قانونگذاری شناخته میشود. در سایه هوشمندی، لیاقت و تدبیر خود توانست فرانسه آشوبزده را به اوج مدنیت برساند. ناپلئون، با سردمداران دودمان قاجار در ایران نیز ارتباط داشت. او طی امضای معاهدهای با حکومت قاجار در ازای آموزش نظامی به سربازان ایرانی و اهدای توپ و تفنگ باروتی، میتوانست از خاک ایران برای تسخیر هند بهرهبرداری کند.
هرچند ناپلئون مردی باذکاوت و زیرک بود اما به گواه مورخین دستکم سه اشتباه بزرگ داشت؛ اولین اشتباه او این بود که با یار دیرین خود، اسپانیا، وارد نزاع شد و خاک این کشور را تسخیر کرد. و در طول این جنگ بالغ بر 300 هزار سرباز خود را از دست داد. و دیگری محاصره اقتصادی بریتانیا و اشتباه سوم او، لشکرکشی ناکام به روسیه بود که موجبات ناخشنودی فرانسویها را پدیدار کرد. ناپلئون سرانجام به دلیل اشتباهات تاریخی خود، مغلوب گشت و سالهای پایان عمر خویش را در انزوا و تبعید به سر برد.
با این مقدمه در یادداشت حاضر میکوشم تا به کمک اصل یادگیری از اشتباهات، با فهرست کردن برخی از اشتباهات یکی از مدیران و فرماندهان بزرگ تاریخ، آموزههای آن را تقدیم همراهانم کنم.
1- هرگز دست از نوآوری نکشید
ناپلئون مرجع بسیاری از نوآوریهای نظامی و تاکتیکی شناخته میشود. وی در شرایطی که اغلب جنگسالاران اروپایی ناشایست و عاجز از تصمیمات میدانی بهنگام ، بدون دستور مافوق بودند، توانست بدعتگذار باشد و معادلات نظامی را دستخوش تغییر کند. او با بمباران خوشهای دشمنان خود بهوسیله توپخانه، در دل آنها ترس میانداخت، چراکه باور داشت هیاهو رمز پیروزی است. بهعلاوه از نخستین زمامدارانی بود که توانست به کمک دستگاه تبلیغات (پروپاگاندا) جایگاه خود را درون مرزهای فرانسه و خارج از آن بهبود بخشد و برند شخصی خود را فراگیر سازد. اما او در نوآوری خودکامه بود و تنها به اندیشههای خود اهتمام داشت، بهگونهایکه هرگز درخصوص فناوریهای عصر خود نظیر اسلحه دریایی، قدرت بخار، بالونهای تخصصی، راهآهن، تجهیزات پلسازی، .... تحقیق نکرد تا در سازوبرگ نظامی خود تحول ایجاد کند. بهعلاوه ناپلئون گاه به ورطهی سادهاندیشی میافتاد، طوری که متصرفات وسیع فرانسه در امریکا را که لوئیزیانا نامیده میشد و مساحتی نیز از سرزمینهایی داشت که ایالات متحده را شکل میدادند دربرمیگرفت را به مبلغی ناچیز به ایالات متحده فروخت. وسعت ایالات متحده با این خرید شیرین و ارزان بیش از دوبرابر شد.
ناپلئون جانسون در زندگینامه ناپلئون مینویسد که او میاندیشید که هرآنچه در جوانی آموخته، هماینک نیز کارآمد هستند. او اندیشهای محافظهکارانه در این زمینه داشت و چندان متعهد به یادگیری مستمر نبود. به همین دلیل به استانداردهای اولیه خود پایبند بود و هرگز تغییری بنیادین در باورها و دانستههای خود اعمال نکرد.
ناکامی ناپلئون در انطباق مستمر با شرایط موجود موجب شد تا وجهه سیاسی و نظامی او در گذر زمان خدشهدار شود. او از تغییرات جهانی و رصد این تحولات غافل بود و رقبای خود را دستکم میگرفت. به همین دلیل دچار اشتباهات فاحشی در مواردی مثل ایجاد یک نیروی دریایی کارآمد شد. به همین دلیل میدان را به رقبا واگذار کرد.
دیروز در سمینار خود با عنوان کاربرد هوش مدیریتی در بازاریابی و فروش در شهرستان آمل گفتم که آنچه راهحل دیروز بوده چاره امروز نخواهد بود. بنابراین باید چشمهای خود را به روی تحولات فناوریهای جدید بگشائیم و از آنها در راستای بهینهسازی فرایندهای خود بهرهبرداری کنیم.
2- تفویض اختیار را بیاموزیم
زیردستان ناپلئون تنها در سایه دستورات و راهنمایی دقیق ناپلئون عمل میکردند، هرچند که هریک به تنهایی مغز متفکر قوای نظامی به شمار میرفتند. اما تکصدایی در ارتش فرانسه بیداد میکرد. نور چشمیهای ناپلئون کسانی بودند که به دقت فرامین او را اجرا میکردند. هیچگاه از افراد دارای تفکر مستقل تقدیر نمیشد. نتیجه این بود که وقتی فرماندهان ارتش به دستورات ناپلئون دسترسی نداشتند درمانده میشدند و نمیتوانستند کار درست را تشخیص و به انجام رسانند....
ادامه این مطلب را در کتاب "بازاریابی و زندگی با مدیریت" بخوانید.
سبز باشید