وبسایت شخصی پرویز درگی معلم بازاریابی

کتاب تغییر و تحول بر اساس آموزه های انیاگرام 22 مهر
admin لایک 0 دیدگاه

کتاب تغییر و تحول بر اساس آموزه های انیاگرام

سخن ناشر
فكر ميكنم حدود سال 1383 يا 1384 بود. برايان تريسي براي اولين بار به ايران آمده بود و استقبال بسيار خوبي از اين سخنران بزرگ انگيزشي در مجتمع اريكه ايرانيان (محل برگزاري سخنرانيهاي ايشان) شده بود. آن موقع هنوز انتشارات بازاريابي متولد نشده بود، اما با سرمايه‌گذاري TMBA، كتابهاي من از سوي انتشارات وزين رسا با مديريت استاد ناجيان عزيز چاپ مي‌شد.
همكارانم غرفه‌اي در جلوي در ورودي سالن سخنراني برايان تريسي داشتند و كتابها و مجله‌ي توسعه مهندسي بازار را به شيفتگان مباحث مديريت و بازاريابي معرفي مي‌كردند.
وقتي براي سركشي به غرفه رفتم، گفتند خانمي دو سه بار مراجعه كرده‌اند و مي‌خواهند شما را ببينند. در حين گپ و گفت‌وگو بوديم كه مجدداً آمدند. اولين بار خانم دكتر دلبر نيروشك را آنجا ديدم. علاقه‌مند بودند كه با خانواده‌ي TMBA همكاري داشته باشند و گفتند اِنياگرام تدريس مي‌كنند. اولين بار اين واژه را در آنجا شنيدم. دكتر نيروشك آمدند و يك سخنراني حدوداً دو ساعته در جمع هيأت علمي آموزشي TMBA داشتند (رسم ما بر اين است كه مدرس جديد بايد يك جلسه در بين ساير اساتيد سخنراني كند و همه اظهار نظر مي‌كنند) در آن جلسه آقايان دكتر رضا اكبري اصل، دكترعليرضا شريفي، دكتر محمد حسين غوثي، و جمع ديگري از اساتيد حضور داشتند. 
متأسفانه سعادت همكاري با استادي كه اولين بار اين واژه را به ما آموخته بود ميسر نشد تا اينكه دكتر اكبري اصل در جلسهاي آمدند و گفتند دكتر كورش معدلي با تخصص كوچينگ و اِنياگرام اظهار تمايل براي همكاري كرده اند. قرار و مداري گذاشتيم و پاي درس دكتر معدلي نشستيم و اين آغازي براي همكاري چندساله شد.
شخصاً خيلي از ايشان ياد گرفتم و در حوزه اِنياگرام خودم را شاگرد ايشان مي‌دانم. با فراگيري اين مبحث جذاب و كاربردي و زدن تستهاي مربوطه خصوصاً تست ريزو-‌‌هادسون متوجه شدم من يك تيپ هشتي با بال هفت هستم كه به آن مستقل مي‌گويند. من چالشگر، متكي به خود، قاطع، سلطه‌گر و جنگجو هستم، پس بايد نقاط قوت خودم را پرورش دهم و كاستيها و نقاط ضعف خودم را مديريت كنم. من در كنار پي بردن به تيپ شخصيتي خودم مي‌بايست با يادگيري رفتاري خودم را مديريت كنم. من تيپ هشتي‌ام، پرورش‌دهنده و كمك‌رسان كه آسايش ديگران هم مورد علاقه‌ام هست. من احساسات خودم را بهراحتي ابراز مي‌كنم و محبت و صميمت را از ديگران دريافت مي‌كنم. فهميدم اگر مواظب نباشم، از ترس متكي بودن به ديگران، روابطم را با آنها خدشه‌دار مي‌كنم. پس ياد گرفتم اعتماد بيشتري بكنم و به‌جاي يك محيط پر از تنش، محيطي تعاملي و مناسب براي همكاري در خانواده‌ي كاري‌ام فراهم كنم.
من كارآفرين هستم و خوشحال مي‌شوم از اينكه به كارآفرينهاي ديگر كه تمايل به رشد و پيشرفت داشته باشند كمك كنم. فهميدم براي همين از شغل مشاوره‌ي كاروكسب خيلي لذت مي‌برم و وقتي شركتي موفق مي‌شود اين احساس را دارم كه شركت خودم موفق شده است. از رقابت لذت مي‌برم و مواظب هستم كه حتماً نوع رقابت جوانمردانه باشد. از آموزش و ياد گرفتن ديگران لذت مي‌برم، خصوصاً مباحث اِنياگرام كه سبب مي‌شود انسانها خودشان را بهتر و بيشتر بشناسند و مي‌دانم خودشناسي و دگرشناسي سبب تعامل بيشتر و تعارض كمتري مي‌شود و زمينه‌سازي چگونگي بهتر با هم بودن و ساختن تيم و خانواده‌ي كاري مهيا مي‌شود.
من مي‌دانم هيچ تيپ شخصيتي بر تيپ ديگر ارجحيت ندارد و ما براي داشتن سازمانهاي موفقتر و جامعه‌اي بالنده‌تر نياز به تمام تيپهاي شخصيتي داريم؛ چون هر يك ويژگيهاي مثبتي دارند كه با مديريت كردن كاستيهاي خودشان مي‌توانند بخشي از پازل توسعه‌يافتگي را كامل كنند.
من فهميدم تيپ شخصيتي با انسان خوب بودن يا بد بودن رابطه‌اي ندارد. هر تيپي مي‌تواند يك انسان به سمت فرشته بودن باشد يا يك انسان به سمت شيطان بودن. ياد گرفتم هيچ دو تيپ شخصيتي نيستند كه شبيه به هم باشند بلكه، با عنايت به بال‌شان و اينكه در كدام يك از لايه‌اي سالم، متوسط و ناسالم باشند، مي‌توانند حالات مختلفي را بروز دهند. پس همان‌طور كه با هفت نت موسيقي مي‌توانيم بينهايت آهنگ بسازيم يا با 32 حرف الفبا بينهايت كلمه، تيپهاي شخصيتي هم بسيار زياد هستند. اما اگر از 9 تيپ صحبت مي‌كنيم، در واقع با يك دسته‌بندي مي‌توانيم مشتركات و دسته‌بنديهايي را براي زندگي بهتر داشته باشيم. 
البته به دليل نوع كارم در مشاوره‌ي بازاريابي به اين نتيجه رسيدم كه بازاريابي كبوتري است كه دو بال دارد به نامهاي ارتباطات و روانشناسي. از اين رو، در اين حوزه نيز مطالعات خودم را پيش بردم و ميتوانم بگويم كتابهايي چون "نوروماركتينگ؛ نظريه و كاربرد" و "مهارتهاي ارتباط با مشتريان شاكي" كه نگاهي بين‌رشته‌اي دارند، حاصل اين مطالعات است.
در يكي از روزهاي خوب خدا در همان سالها آقاي جعفري از شركت الدورا تماس گرفتند و اظهار داشتند هيأت‌مديره‌ي ما تمايل دارند جلسه‌اي با شما داشته باشند براي مشاوره‌ي بازاريابي و فروش. 
عرض كردم تا ششماه آينده امكان پذيرش هيچ دستوري را ندارم و فعلاً خيلي گرفتار هستم و البته اصرار ايشان براي زمان زودتر بي‌فايده بود. من ديگر اين تماس و نام اين شركت از ذهنم خارج شده بود كه روزي تماسي برقرار شد و آقايي خودش را جعفري معرفي كرد و گفت امروز دقيقاً از تماس قبلي من ششماه مي‌گذرد. از دقت ايشان خوشم آمد و براي همان هفته جلسه‌اي با هيأت‌مديره‌ي شركتشان گذاشتيم. از اينكه چند مغازه‌دارِ فروشنده‌ي قطعات يدكي به اين بصيرت رسيده‌اند كه شركتي در حوزه‌ي قطعات يدكي خودرو داير كنند، خيلي خوشحال شدم و خيلي سريع توافقات صورت گرفت و جلسات هفتگي مشاوره به هيأت‌مديره، سازمان فروش، آموزش، و... شروع شد و در ادامه‌ي كار مشاوره مقرر شد مدير توسعه بازار استخدام كنيم. آقاي عباسيان را خودم مصاحبه كردم و انصافاً ايشان نقش بسيار زيادي در توسعه‌بازار الدورا و برندهاي ديگر گروه سبلان داشتند. اولين همايش را در اهواز گذاشتيم و اين رابطه كه ديگر از باب مشاوره به دوستي عميق رسيده است بيش از ده سال است كه ادامه دارد.
خوشبختانه دوستان هيأت‌مديره كه خود اساتيد دانشگاه بازار هستند به مباحث آموزش بازاريابي و فروش خيلي علاقه‌مند شدند و در يكي از دوره‌هاي مديريت توسعه بازار كه حدود دويست و پنجاه ساعت بود و آن موقع از سوي TMBA در مؤسسه‌ي آموزشي كشتيراني برگزار مي‌شد، آقاي واعظي هم حضور پيدا كردند و البته در كنار ساير مباحث بازاريابي با اِنياگرام هم بيشتر آشنا شدند. خوشحالي‌ام از اين بود كه آقاي واعظي به‌صورت جدّي اين موضوع را پيگيري مي‌كردند و از سطح دانش به مهارت سطح بالايي در اين حوزه رسيدند.
به‌واقع اگر كسي اِنياگرام را بخوبي ياد بگيرد، از بسياري از محدوديتها خلاص مي‌شود. همان‌طور كه در آموزش زبان بدن مي‌گوييم ما زبان بدن را ياد مي‌گيريم تا پيش و بيش از آنكه زبان بدن ديگران را تفسير كنيم، بتوانيم زبان بدن خودمان را مديريت كنيم. با يادگيري اِنياگرام و پي بردن به تيپ شخصيتي اصلي خويش، و بال آن و لايه‌هاي 9گانه، به دانايي دست مي‌يابيم كه ارتباطمان با خود و ديگران به نحو شايسته‌اي شكل مي‌گيرد.
روزي آقاي واعظي گفتند قصد دارند در اين حوزه پژوهش داشته باشند و كتابي ارائه كنند. با شناختي كه از اين دانش‌آموخته‌ي زبان و ادبيات فارسي و انگليسي و ديدگاه مديريتي ايشان داشتم خيلي خوشحال شدم. جعفر واعظي كه شاگرد دكتر شفيعي كدكني است با يك پيشينه‌ي پژوهشي قابل تحسين به گردآوري مطالب پرداخته است و با ترجمه‌ي يك كتاب ارزشمند مطالب را در آميخته و با بهره‌گيري و تسلط به شعر و ادب پارسي آنها را همراه ساخته و كتاب حاضر را به شيفتگان اين حوزه تقديم كرده است. ‌كتاب از تستها و ضميمه‌هاي ارزشمندي همراه است و مي‌توانم به جرأت بگويم يك اثر ماندگار، خواندني و ماندني است.
از استاد جعفر واعظي بابت تمام زحماتشان در آفرينش اين اثر در كنار ترجمه، تشكر و قدرداني مي‌كنم و بي‌صبرانه منتظر آثار بعدي ايشان هستم. ‌از همكاران عزيزم آقايان احمد آخوندي، مدير تواناي انتشارات بازاريابي، و محسن جاويدمؤيد، سردبير داناي مجله‌ي "توسعه مهندسي بازار"، در ويراستاري و نشر اين كتاب سپاسگزارم.
تقاضا مي‌كنم توصيه‌ها و نظرات خود را براي در نظر گرفتن چاپهاي بعدي كتاب از طريق زير به ما برسانيد:
 سايت شخصي پرويز درگي: www.dargi.ir
 نشاني ‌اينترنتي: info@TMBA.ir
 سايت انتشارات بازاريابي: www.marketingPublisher.ir
 نشاني اينترنتي: info@marketingPublisher.ir
 نشاني انتشارات بازاريابي: تهران، خيابان آزادي (شرق به غرب)، بعد از خوش شمالي، كوچه نمايندگي، پلاك 1، واحد 10
 با شماره‌ي تلفكس: 66431461(021)
 با شماره‌ي تلفنهاي: 66423667(021) و 66434055(021)
 با شماره‌ي تلفن همراه شخصي‌ام: 09121994281


گر بخواهيد در اين يك دم عمر        نيك جوياي حقايق باشيد
و به چشم همه نيكان جهان        بس برازنده و لايق باشيد
هدفي ناب بيابيد و در راه وصال        عالم عامل عاشق باشيد

سبز باشيد
 

درباره وبلاگ
من نوشتن را دوست دارم هر روز می نویسم .با بنیان گذاری TMBA و زیر مجموعه های آن شامل : آموزشگاه بازارسازان،شرکت نوربیز، کانون تبلیغاتی ضمیر بازار، مجله بازار یاب بازارساز، مجله TMBA، انتشارت بازاریابی، فروشگاه کتاب، دپارتمان مشاوره، دپارتمان تحقیقات بازاریابی و... سعی کرده ام با همراهی همکارن صمیمی در نهایت توان در خدمتگزاری به جامعه کار و کسب ایران بکوشم.