اين خبر حاضران داخل سالن را نيز متعجب كرد، همچنان كه من نيز متعجب شدم.تنها توانستم از حاضران بيرون سالن تشكر كنم كه شنونده حرفهاي من هستند و امكان حضور در سالن را ندارند.
گفتني آنكه، سالهاي گذشته درباره شناخت مشتريان براساس روشهاي آناگرام و ان ال پي  توضيحاتي را براي حاضران
كنفرانس هاي مديريت بازاريابي عنوان كرده بودم.و امسال يك نمونه از مشتريان را به صورت "مطالعه موردي" معرفي كردم.

گفته يكي از حاضران در اين سمينار برايم جالب بود كه مي گفت : با ديدن حضار فراوان براي گوش دادن به سمينار مهارتهاي ارتباطي مشتريان شاكي به خوبي مي توان دريافت اين يك موضوع اساسي براي سازمانها و بنگاه ها است كه اكنون بايد به خوبي آن را مورد بررسي قرار دهند، وگرنه بقاي سازمان و بنگاه و موسسه آنان در خطر جدي خواهد بود.به ويژه آنكه مي دانيم بيشترمشتريان، مشتريان خاموش هستند.در نوشته ها و پژوهش هاي بازاريابي، همواره با درصد بالايي مانند 95 درصد رو به روييم كه حكايت از مشتريان خاموش مي كند و تنها 5 درصد از مشتريان معترض، مشتريان شاكي هستند.آنها كه اينجا و آنجا با تمام انرژي و توان مي كوشند شكايت خود را به سمع و نظر ديگران برسانند.توجه به اين گروه از مشتريان فعال كه به هر دليلي نسبت به كيفيت، قيمت، توزيع، با برخورد ما شكايت دارند، حياتي است.

در اينجا شايسته است از برخي سخنرانان كنفرانس نظير مجتبي محمديان ياد كنم كه در سخنراني  خودشان ديروز از من و كتابهاي اينجانب ياد كردند.مجتبي محمديان، بعد از ظهر چهارشنبه 2 تير ماه با عنوان "بايد و نبايدهاي تبليغات محيطي" سخنراني كردند.وي آنجا كه بحث موضوعات تبليغات در ايران مطرح مي شد، اعلام كردند كه در اين حوزه، پرويز درگي با كتابهايش كه "با نگرش بازار ايران " درج شده است، موضوعات را در اين كشور، بومي سازي كرده اند.از لطف او سپاسگزارم.

اما بايد بعدازظهر در نشست ماهانه انجمن روابط عمومي ساعت 17 تا 19 حضور پيدا مي كردم.از مدتها پيش، جناب آقاي حكيميان از اعضاي هيات مديره انجمن روابط عمومي دستور داده بودند كه در اين نشست، به ادامه موضوع "نقش روابط عمومي در ارتقاي برند سازمان" بپردازم.

سال گذشته نيز اين موضوع را در نشست ماهانه انجمن روابط عمومي ايران عنوان كردم كه با استقبال اين عزيزان رو به رو شد.

انجمن روابط عمومي ايران با حضور بزرگاني نظير آقاي حكيميان، مطهري نژاد، كاظمي دينان، خسرو رفيعي،قاسمي، بزرگمهر و ديگر عزيزان سالها است فعاليت هاي خوبي را با انديشمندان در حوزه هاي متنوع اجرا كرده اند.ايشان كوشيده اند با دعوت از سخنرانان برجسته، آنها را با موضوع روابط عمومي بيشتر آشنا كنند، و از ديدگاه هاي آنها در ارتقاي روابط عمومي بهره مند شوند.
افزون بر آن توانسته اند با حضور نیروهای کارآمد انجمن در سازمانها و بنگاهها و بانکها، در رشد و تعالی سازمانها گامهای مؤثری بردارند.

برای مثال در جلسه ی چهارشنبه عصر که در فرهنگسرای شفق برگزار شد، از آقای نصیری یاد کردند که به تازگی در حوزه  مدیریت روابط عمومی بانک شهر پست مزبور را دریافت کرده اند.
آقای باشتنی نیز در جلسه ی دیروز حضور داشتند. آقای باشتنی سالها پیش "روز کارمند" را به سازمانها و ادارات معرفی کرد که مورد قبول واقع شد. همان سالها نیز مجله ای را با نام "کارمند" منتشر کردند تا به خوبی شأن کارمند در جامعه ایران بیشتر مورد توجه قرار گیرد.

آقای باشتنی پیش از سخنرانی اینجانب پشت تریبون حضور یافتند و اشعاری زیبا سرودند که نقل آن پرلطف است. سروده ی وی را بخوانید:

چشم مخصوص تماشاست خدا می داند            و تماشای تو زیباست خدا می داند

دل آواره من این همه بیهوده مگرد                 خانه دوست همین جاست خدا می داند

من از اظهار نظرهای دلم فهمیدم                   عشق هم صاحب فتاواست خدا می داند

غضب آلوده نگاهم مکنید ای مردم                 دل من مال شماهاست خدا می داند

 در فرصتی دیگر برخی از گزیده های مطالبم را در وبلاگ نقل خواهم کرد که درباره ی نقش روابط عمومی در ارتقای برند سازمان است.
بجاست لطف بی دریغ آقای کاظمی دینان را در این جلسه یادآور شوم که به عنوان رييس هیأت مدیره در جایگاه قرار گرفت و
بی ادعا و مهربان گفت تقریباً بیشتر مطالبی که در این نشست از آقای درگی شنیدم، تا بحال نشنیده بودم. و برآن افزود: در سمینار سال گذشته که در دانشکده صدا و سیما برگزار شد، با صراحت اظهار کردم که روابط عمومی، تبلیغات، و بازاریابی همچون سه برادری هستند که با همکاری توأمان با هم می توانند در جهت گسترش سازمانها و بنگاهها، فعالیتهای مطلوبی را برای سازمانها پدید آورند؛ فعالیتهایی که به قول آقای درگی بر خوشنامی سازمانها بیفزاید و برای رونق و درآمد آنها نیز سهم بسزایی ایفا می کند.

در پایان این مراسم، اعضای  محترم هیأت مدیره  انجمن روابط عمومی ایران با اهدای لوح و هدیۀ خودشان مرا سرافراز کردند و این نیز به برکت تعاملهای فراوانی است که همواره در ارتباطات پدید می آید.

سبز باشيد