پادکست بازاریابی ایران: با توصیههایی برای جوانان به منظور راهاندازی کسب و کار جدید
برپایه "انیاگرام" تیپهای شخصیتی 1، 3، 8 کارآفرینان خوبی هستند. این افراد واجد همان تیپ شخصیتی هستند که میتوانند کسب و کاری راه بیندازند. درست به عکس، افرادی که در تیپ 5، یا 6 هستند، در صورتی که کسب و کاری راه بیندازند، قاعدتاً پایدار نخواهد ماند.
جسور بودن، اهل ریسک بودن، سرعت پردازش بویژه در فعالیتهای منطقی، بخشی از تواناییهایی است که افراد کارآفرین دارند.
جالب است بدانید حتی کارآفرینان نیز به دستههای متنوعی تقسیم میشوند. برخی از کارآفرینان برای راهاندازی فوقالعادهاند. اما پس از آنکه همه چیز سامان یافت، مدیر خوبی برای نگهداری این کسب و کار نیستند. بهتر است که خود را به عنوان مالک آن کار بدانند، و در جستجوی مدیری باشند. مدیر وظیفه نگهداری این کسب و کار را دارد. به دنبال استانداردها است. کارها را مرتب و ردیف میکند.
اما مدیر نیز برای ارتقای فعالیت کسب و کار کافی نیست. کتاب عصرآفرینان از واژه "پوستاندازی" استفاده میکند. در اینجا حضور "رهبران" ضروری است.
مثال بارز، ادیسون است که کارآفرین ممتازی است، اما با حضور مدیر افسانهای یعنی جک ولش بود که جنرال الکتریک (GE) در دنیا نامآور شد. رهبران کسب و کار میتوانند متناسب با وضع موجود بازار، سازمانهایشان را روزآمد کنند. سازمانیهایی که فراتر از خواستههای مشتری را تقدیم مشتریان میکند. لازم بود به فرمولی در موفقیت اشاره شود که جوانان به آن توجه کنند: این فرمول موفقیت عبارت است از خلاقیت + منطق + همت.
فرمول موفقیت= خلاقیت+ منطق+ همت
خلاقیت، عنصر فوقالعادهای در کسب و کار است، اما به همراه آن، لازم است منطق فراموش نشود. جوانان بین دو واژه سیر میکنند: رؤیا، واقعیت. قدرت راهاندازی کسب و کار جوانان وابسته به تعادلی است که میتوانند بین رویا و واقعیت برقرار کنند.
پس از این دو، "همت" باید پشتوانه کسب و کار قرار گیرد. از ادیسون پرسیدند نبوغ چیست؟ پاسخ داد: 1 درصد خلاقیت+ 99 درصد عرق ریختن.
پس از آن، به صورت ریز و جزییتر به سراغ موضوعاتی رفتم که باید پس از به راه انداختن کسب و کارها، جوانان لحاظ کنند (در اینجا بشنوید)
برای راه اندازی کسب و کار مشاهدهگر خوبی باشید
جوانانی که میخواهند کسب و کاری راه بیندازند، باید مشاهدهگر خوبی باشند. بازارها را رصد کنند، با مشتریان صحبت کنند، از رقبا بیاموزند، جریانسازان و بازیگران اصلی را بشناسند.
کسب و کار یک جنگ متمدنانه است. گاه بحرانهایی پدید میآید، چگونه باید با این بحرانها مقابله کرد، برای این کار لازم است از "نگرش سیستمی" استفاده کرد. تمام اجزای پازل را در کنار هم باید دید. در بحرانها، مدیریت بحران فوقالعاده به مدد جوانان خواهد آمد.
پژوهشها نشان دادهاند که بحران بیش از واقعیت، دارای آثار روانی بالایی است. یعنی اگر بحرانی واجد 100 درجه تنش است، میتواند بیش از 300 درجه تنش وارد کند. قطعاً تنها کسانی خواهند توانست گلیم خود را بیرون بکشند، که به قابلیت "مدیریت برخود" دست یابند. ادامه مطالب را در پادکست بازاریابی بشنوید.
سبز باشید